روزمرگی

شاید برگی از این زندگی.. یا شاید تمام حرف های دلتنگی

روزمرگی

شاید برگی از این زندگی.. یا شاید تمام حرف های دلتنگی

دنیا

خدایا دلم گرفته... دلم تنگه... خودت کمکم کن... نمی دونم چی می خواد پیش بیاد.. فقط می دونم خیلی دلم گرفته از دست این دنیا

طی شد

همیشه وقتی بچه بودیم ادای بزرگ ترا رو در می آوردیم... دوست داشتیم بزرگ باشیم... اما الان.. آرزومونه برگردیم و به بچگی... به دوران های خوش و بی غمی... کاش آدما این قدر ساده از کنار هم رد نمی شدن... کاش رسم دل شکستن تو مرام آدما نبود... 

 

طی شد این عمر تودانی به چه سان 

پوچ و بس تند چنان باد دمان  

می تقصیر من است 

این که خود می دانم 

که نکردم فکری 

که تامل ننمودم روزی 

ساعتی یا آنی 

که چه سان می گذرد عمر گران...