روزمرگی

شاید برگی از این زندگی.. یا شاید تمام حرف های دلتنگی

روزمرگی

شاید برگی از این زندگی.. یا شاید تمام حرف های دلتنگی

تولد

 

 

اولین نفس..... گریه... فریاد.... کوچ از دوران جنینی..... حیرت... حیرت از بزرگی دنیا

ساعت2 بعداز ظهر

یک روز زمستانی..... 4 دیماه...

تولد.... تولد یک مسافر.... متولد شدم.... دقیقا 2 بعدازظهر...

22 سالم شد.... تولدم مبارک...

به همین سادگی....

متولد شدم تا نشان گر این باشم که خدا از انسان نا امید نیست....

خدا به من امید داشت و من به او......

نمی دانم... حس غریبی دارم.... ولی می دانم این حس شبیه حسی که هرسال داشتم نیست...

حس اضطراب شیرینی دارم که توی این روز از سال ازم بعیده...

نمی دونم.... خدا... این که تصویر ذهنت داره به واقعیت تبدیل میشه خیلی شیرینه.... رویاهای شیرینی که حس اضطراب بهت میده.... امیدوارم لیاقت این دست یابی به رویا رو داشته باشم.....

خدایا....

نمی دانم.... دلم تنگ است... برای پرواز.... دلم در زمستان نمی گیرد... کاش مرگم نیز درهمین روزهای سرد باشد... دلم می خواهد سرمای خاک را حس کنم... جسمم به آرامش برسد.... و روحم به پرواز...

تولد یعنی هر روز به مرگ نزدیک تر شدم.... یعنی 22 سال نزدیک مرگ شدم...

یعنی راه کوتاهتر شده و من ...

نمی دانم...

دلم برای کودکی هایم تنگ است...

برای روزهای رفته.... دلم برای خودم تنگ است.... خود خودم.... که در این کوره راه گم شده ام...

خدایا می ستایمت...

برای همه ی داشته ها و نداشته هایم...

برای سلامت اخلاقی خانواده ام...

برای داشتن پدر بزرگوار و مادر مهربانم....

برای همه چیز...

تحصیل.... سلامتی.... غرور....

می ستایمت....

جز تو پناهی ندارم... بگذار حس کنم همه جا همراهمی.... بچگی کردنم را ندیده بگیر.... بگذار حس شیرین با تو بودن و تو را داشتن در وجودم بپیچد...

خدای من... شکر

بی تابی ام راببخش.... می دانم که هوایم را داری... می دانم... آرامش.... دارم حسش می کنم... در کنار داشتن تو... خدایا تو را سپاس...

تو را سپاس برای نعمت زندگی کردن....

نعمت نفس کشیدن..

دوست داشتن و دوست داشته شدن....

و نعمت پرستش تو....

تو را سپاس...

نظرات 1 + ارسال نظر
توت کوچولووووو سه‌شنبه 4 دی‌ماه سال 1386 ساعت 02:25 ب.ظ http://darkscares.blogsky.com

وایییی تفلدشههههههههههههه !!! توفلدت مبارککککککککککککککک!!

بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووسسسسسسسسس

22 ساله شدی ؟؟ تبریک !! ایشالله موفق باشی !!!

بوووووووووووووووووووووووووس

تاتا

مرسییییییییی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد