روزمرگی

شاید برگی از این زندگی.. یا شاید تمام حرف های دلتنگی

روزمرگی

شاید برگی از این زندگی.. یا شاید تمام حرف های دلتنگی

رها

دلم گرفته اززندگی… از زنده بودن…زنده ماندن و انتظار بیهوده برای مرگ….نمی دانم این چه رسمی است…رسم فراموشی…. دلم گرفته خدای من.. این بار دلم از خودت گرفته… از جنگ زندگی خسته ام… از همه چیز… از بودن..ماندن… حتی نفس کشیدن… رهایم کن…رها

نظرات 2 + ارسال نظر
سعیده چهارشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:36 ب.ظ http://www.kaktoos55.blogsky.com/

آخ گفتی ! منم خسته ام
خیلی خسته
از همه چیز زندگی ....

محمد چهارشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:47 ب.ظ http://www.shanc.blogsky.com

سلام
منم دوست دارم هر چه زود تر از این دنیا با این همه نامردیاش برم.
اینجا جای ما نیست.
لعنت به این زندگی که همون آخرش مرگه.
به امید رهایی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد